کاش میشد بچـگی را زنده کرد / کودکی شد کودکانه گـریه کرد . . .
شعر قهر قهر تا قیامت را سرود ! / آن قیامت که دمــــی بیشتر نبود . . .
فاصله با کودکی هایمان چه کرد ؟ / کاش میشد بچگانه خـــــــــنده کرد !
دوره کودکی قسمتی از زندگی انسان است که هرکسی آن را تجربه می کند. حتی کسانی که کودکی سختی داشته اند، می گویند که در دوران کودکی در مقایسه با دیگر دورانهای زندگی، آرامش و خوشحالی بیشتری احساس میکردند. خندههای کودکانه عمیق و دلتنگیهای کودکانه گذرا هستند و همین است که کودکی را جذاب میکند.
.
.
.
کاش کاش بچه بودم که اگه دلمو میشکوندن با یک بوسه همه چی یادم میرفت . . .
.
اس ام اس دوران کودکی
.
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی ؟
.
.
.
خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم . . . !
یکی از گریه های شیرین کودکی ام را پس بده . . .
.
اس ام اس بچگی
.
سه چیز . . .
ما سه چیز را دردوران کودکی جا گذاشته ایم
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی انتها
.
.
.
یادش بخیر بچگیا ، شیطونیا ، تموم پنهون کاریا
بازی گرکم به هوا ، کباب کباب ، تموم اسباب بازیا
لوس شدنا ، خندیدنا ، دوس داشتنی های راستکی
عیدی گرفتن از همه ، پول تو جیبی ، بستنیای آبکی
راستی عجب عالمی بود ، پر بودیم از فصل بهار
دنیا رو رنگی میدیدیم ، قشنگو پر نقشو نگار
دنیای خوبی بود ولی ، حیف که تموم شد و گذشت
مثل یه موج از سرمون ، گذشتو دیگه برنگشت
حالا دیگه قد کشیدیم ، پر شدیم از رنگو ریا
غرق شدیم تو عالم ، زرنگیا ، درنگیا
کاشکی میشد ما آدما ، بچه میموندیم تا ابد
دل میدادیم به چنتا گل ،یا چنتا سیب تو یه سبد
.
اس ام اس یاد و خاطره
.
کاش بچه بودیم . . .
بچه ها به ۵ دلیل دوست داشتنی هستند :
۱ . گریه می کنند چون گریه کلید بهشته .
۲ . قهرکه می کنند زود آشتی می کنند چون کینه ندارند .
۳ . چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند .
۴ . باخاک بازی می کنند چون تکبر ندارند .
۵ . خوراکی که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون آرزوهای دراز ندارند .
.
.
.
.
بچه که بودیم ؛
جاده ها خراب بود ،
نیمکت مدرسه ها خراب بود ،
شیرای آب خراب بود !
زنگای در خونه ها خراب بود ؛
ولی آدما سالم بودن . . .
.
.
.
کودکی ام را دوست داشتم .
روزهایی که به جای دلم ، سر زانوهایم زخمی بود . . .
.
اس ام اس کودکی
.
ای کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیواربود . . .
ای کاش کودک بودم تا از ته دل میخندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم . . .
ای کاش کودک بودم تا در اوج اراحتی با یک بوسه تو همه چیز را فراموش میکردم . . .
.
.
.
.
ده عدد زیادی بود تو بچه گی هامون !
تا ده میشمردیم قایم می شدیم !
تا ده میشمردیم همدیگه رو پیدا می کردیم !
همدیگه رو ده تا دوست داشتیم !
یک تومن ، ده تا آبنبات
یک توپ ، ده تا همبازی
یکبار قهر ، ده بار آشتی
یک بغل ، ده تا بوسه
یک کوچه، ده تا همسایه
یک دیدار ، ده تا نامه
این روزا توپ داریم ، همبازی نداریم
توی کوچه مون همسایه نداریم
قهر داریم ، آشتی نداریم
نامه ی عاشقونه نداریم
این روزا اندازه ده تا ، دیگه هیچی نداریم
راستی این روزا چی داریم ؟
.
جمله های دوران کودکی
.
معلم: وقتی گفته می شود «من می روم، تو می روی، او می رود» چه زمانی است؟
شاگرد: این زمانی است که زنگ خورده و ناظم هم جلوی در ایستاده.
.
.
.
دانش آموز: آقای فروشنده!
فروشنده با مهربانی گفت: بله پسرم!
دانش آموز: تقویم امسال رو دارید؟
فروشنده: بله چه شکلی می خواهی؟
دانش آموز: اون شکلی که توش تعطیلی زیاد داشته باشه!
.
.
.
معلم: یک یکی می شه چند تا؟
شاگرد: فکر نمی کنم خیلی بشه!!
.
متن جدید کودکانه
.
اولی: فیلم دیشب را تا آخر دیدی؟
دومی: بله
اولی: من خوابم برد. آخرش چی شد؟
دومی: هیچی، فیلم تمام شد.
.
.
.
اولی: چرا ماهی ها نمی توانند حرف بزنند؟
دومی: تو خودت اگر دهانت پر از آب باشد می توانی حرف بزنی؟
.
.
.
تلفن مدرسه زنگ زد و مدیر گوشی رو برداشت.
مدیر: بفرمایید.
صدا: آقای مدیر، پسرم امروز نمی تواند به مدرسه بیاید.
مدیر: شما کی هستید؟
صدا: من پدرم هستم.
.
.
.
یک نفر سوار آسانسور می شود، می بیند نوشته اند: ظرفیت :۱۲ نفر
با خودش می گوید :عجب! حالا ۱۱ نفر دیگر را از کجا بیاورم؟
.
.
.
کچلی به سلمانی میرود همه نگاهش می کنند
میگه : چیه ؟ اومدم آب بخورم !!
.
جمله های دوران کودکی
.
اوّلی: اگر گفتی بهترین راه مبارزه با مگس چیست؟
دوّمی: بهترین راه این است که آن ها را یکی یکی بگیریم و قلقلکشان بدهیم؛ وقتی خنده شان گرفت کمی فلفل توی دهانشان بریزیم و رهایشان کنیم.
.
.
.
اوّلی: «اگر گفتی چرا وسط قرص خط دارد؟»
دوّمی: «برای اینکه اگر از گلو پایین نرفت، آن را با پیچ گوشتی بپیچانیم!»
.
.
.
ایرج: بیژن چرا روزهای آفتابی باخودت چتر می آوری
بیژن :آخه روزهای بارانی بابام چتر را می برد.
tiksan.blog.ir