در این مطلب همراه هستید با عکس نوشته و متن هایی در مورد افسوس خوردن،افسوس جوانی،افسوس گذشته،معنی افسوس به انگلیسی،افسوس و صد افسوس که برای شما آماده کردیم.
حکایت من حکایته کسیه که عاشقه دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته سفر بود اما هم سفر نداشت
حکایته کسی که زجر کشید اما ضجه نزد
زخم خورد اما زخم نزد
زخم داشت و ننالید
گریه کرد اما اشک نریخت
وفادار بود ولی وفا ندید
حکایته من حکایته کسیه که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه صداهارو بشنوه
به شقایق سوگند
که تو بر خواهی گشت
من به این معجزه ایمان دارم
منتظر باید بود
تا زمستان برود
غنچه ها گل بکنند
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
در روزگاری که “ سلام ” و “ خداحافظ ” فرقی با هم ندارند
نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !
مدتهاست
چتر منطق را بر سر گرفته ام !
تا باران عشق را تجربه نکنم !
دیگر توان مقابله با
تب و لرز برایم باقی نمانده است !
یه روزایی ، یه شبایی
به یه آدمای خاصی خیلی احتیاج داری
گوشیتو برمیداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس
اینقدر دلگیرو دلتنگی که یهو به خودت میای
و میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالیِ بی جواب
اشکات سرازیر شُدن و بعد با خودِت فقط یه جمله میگی
اونهمه دوست داشتن آخرش چِرا اینطوری شد . . . !
تو رفته ای . . .
اما فقط از تو خواهشی دارم !
هرکجای این دنیا بودی ،
حتی در آغوش عشقت ،
هر وقت خوشحال بودی و از ته دل می خندیدی ،
یادت باشد ، کاری کرده ای که یک نفر، مدت هاست نمی تواند بخندد . . .
سیاه پوش هزار حرفه نگفته است . . .
من می خواستم اخر جمله ام علامت سوال بذارم که نشد. هی یه باکسی باز میشه و میگه کپی نکنید. فکر کنم عملکرد ان اشتباه است چون من فقط میخوام شیفت رو بگیرم که علامت سوال بذارم. نمی خوام چیزی رو کپی کنم - علامت تعجب-