یک قانون نانوشته وجود دارد که میگوید
هروقت خبری از کسی نبود
بدان یا حوصله ات را ندارد
یا آدمی جدید پیدا کرده که
منفعت اش با او بیشتر است
و یا هنوز به مشکل برنخورده
که سراغی ازتو بگیرد!
البته زندگی خودش است!
به خودش مربوط است اما
دل آدم که بازیچه نیست!
دل آدم نازک است
به تار مویی بند است!
به خدا زود میشکند!
از اینجور آدم ها فاصله بگیرید
این ها آدم را نابود میکنند!!
دفتری باز در اینجاست غزل می گوید
صاحبش بی کس و تنهاست غزل می گوید
شب مهتابی و میز و قلم و قهوه ی سرد
ماه از پنجره پیداست غزل می گوید
او که آواره ترین شاعر صحرای شب است
عاشقی خسته و شیداست غزل می گوید
غم غربت به سرودرد جدایی ،دل تنگ
در دلش وای چه غوغاست غزل می گوید
غرق در غربت واحوال پریشانی خود
مست از عالم رویاست غزل می گوید
باز امشب قلمش مست شده شاعر ما
شعراو اوج تمناست غزل می گوید
چشم ابری و هوای دل او بارانیست
موج آشفته ی دریاست غزل می گوید
می نویسد به خیال خوش آن خاطره ها
عشق بازیچه ی دنیاست غزل می گوید