عکس نوشته با شعر عاشقانه غمگین تنهایی و دلتنگی
سخن عشق من افتاده به هر انجمنی
درد این قصه نشسته به دل یاسمنی
برکه را گرچه گرفته همه جا مهر سکوت
به همه چه تو فقط جان من و عشق منی
چه شود گرمی دستان تورا نوش کنم
بعد از آن من بروم تا که کنم کوه کنی
چه شود باز بغل باشد و من باشم و تو
تا ببافی به تنم از تن خود پیرهنی
من همان بلبل شوریده ی نالان توام
تو ولی یک رز زیبا به سرای چمنی
من فقط حرف تورا در همه عالم زده ام
هیچ جایی نزدم جز تو و حسنت سخنی
میشه تنهایی بازی کرد میشه تنهایی خندید
میشه تنهایی سفر کرد ولی خدایی خیلی سخته تنهایی تنهایی را تحمل کرد …!
همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان:خسرو و شیرین لیلی و مجنون ویس و رامینپیر مرد و پیرزن“تو” و اون“من: و تنهایی…
تنهایی قشنگترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به “هیـــــچکـــــس” نداری!
تنهایی، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام …گاهی لباسِ برگ میپوشد، گاهی لباسِ برف …اما همیشه هست!
تنهایـــی هایم را هم هدفمند کنند، راحت میشوم!این روزها زیــاد به چشم می آیند.!
تو رفته ای و من از تنهایی ککَم هم نمی گزد دیگر!حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!
ترجیح می دهم تنها باشم و با وقار،تا این ک
ه در رابطه ای باشم که به خاطرش لازم باشد عزت نفسم را قربانی کنم!
یادت هست گفته بودم تنهایت نمیگذارم تو در تنهایی هایت هم تنها نیستی جایم را تغییر داده ام از کنارت به پشت سرت رفته ام گفته بودم به من تکیه کن
این روزها برای تنها شدن،کافیست صــــــــــــــــادق باشی
یه دریا اشــک برای ریختن دارم…یه دل گرفته…یه زندگی پر از خالی…من سرشارم از تنــهایـــی
آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم!و فهمیدم …
تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه درکش کنم …
بخوان مرا خط به خط معنایم کن واژه به واژه، حرف به حرف تمام بغض هایم، اشک هایم، نگفته هایم را مرهم باش…که من از برم این قصه ی تنهایی را…
تهیه و تنظیم : تیک سان